31 - بِز رِه غَمِ جوُنه ، قَصاب رِه غَم پی
برگردان به فارسی : بز غصه جانش را می خورد ، قصاب غصه چربی گوشت بز را
مفهوم کنایی : به این نکته اشاره دارد که هر کس به منفعت خویش می نگرد .
32 - بِز بِز رهِ اِشِنهِ ، پَلِم خِرنهِ
برگردان به فرسی : بز به بز دیگر نگاه میکند و گیاهی را می خورد که ضرر دارد .
مفهوم کنایی : کنایه از تقلید کردان دارد و آنهم از نوع کور کورانه اش
اشنه (eshen h) نگاه می کند پلم (paalem) نوعی گیاه خودرو که فقط در مازندران می روید خورنه (khornh)می خورد
33 - بوُردِه اَبروُ بَهیرِه ،بَزوُئِه چِش رِه کوُر هاکِردِه
برگردان به فارسی :رفت ابر را بگیرد زد چشمش را هم کور کرد.
مفهوم کنایی :کنایه از این دارد که کسی بخواهد نقصی را بر طرف کند اما بیشتر خرابی ببار می آورد .
بهیره (bahireh )گرفتن -گرفتن چیزی بزوئه (bazooe )زدن -در جملات مختلف معانی مختلفی دارد مثلأ یارو ره بزوئه یعنی سرش کلاه گذاشت و یا یارو ره بیته بزوئه یعنی کتکش زد و..... چش (chesh) چشم کور هاکرده (koor hakerdh)نابینا کردن چشم
بورده (boordh)رفت - هم رفتن از جایی به جای دیگر معنی میدهد .و هم قصد انجام کاری راداشتن
34 - پِشیل کَدخِدا بَهییِه
برگردان به فارسی :آبدزدک شالی زار وقتی که کدخدا شد.
مفهوم کنایی : بدین معنا که فردی بی لیاقت و بی تجربه را به پست مهمی بگمارند بکار می رود.
پشیل (peshil)آبدزدک شالیزار بهییه(bahiyeh) شد
35 - تیمِ جار خِس هَمِه شوُ پادِشاه رِه خوُ وینِه
برگردان به فارسی : کسی که همه شب کنار خزانه شالی می خوابد ، خواب پادشاهی می بیند.
مفهوم کنایی : برای کسانی بکار میرود که با داشتن مال اندک آرزوهای بزرگ در سر می پروراند.
تیم جار(teem e jaar)خزانه شالی خس (khes)خوابیدن خوو (khoo)خواب وینه (veen nh)دیدن شوو (shoo) شب
36 - تا تِه دار داینه ولَیک ، تِه سِلام داینِه عَلِیک
برگردان به فارسی : تا زمانیکه درخت تو برگ و میوه دارد به سلام تو جواب میدهند .
مفهوم کنایی : هنگامی بکار میرود که کسی ثروت دارد و صاحب مال و منال است به او احترام می گذارند.
دار (daar) درخت داینه (daaynh)دارد ولیک (vaaleek)نوعی میوه جنگلی شمال ایران که به رنگ سیاه است و در شمال خواهان زیاد دارد. ته (teh)تو
37 - خِنِه دِلِه گَزنا ، بیرون اَمزِنا
برگردان به فارسی :داخل خانه و منزل خشن مانند گزنه و بیرون از خانه خندان و لطیف مثل گیشنیز.
مفهوم کنایی : کنایه از آن دارد و برای فردی بکار میرود که ظاهر و باطنش یکی نباشد.
خنه (kheneh)خانه - منزل دله (deleh)داخل - درون گزنا (gaazna) گزنه امزنا (aamzena) گیشنیز
38 - کَمِل دَکِردِه بَبرِ
برگردان به فارسی : یعنی ببر مرده ائی را که در پوستش کاه کرده باشند.
مفهوم کنایی : کنایه از ببر پوشالی ، برای افرادی که بظاهر نیرومند و شجاعند ولی در باطن کم رو ترسو هستند بکار میرود.
کمل (kaamel) کاه حاصل از برداشت شالی و برنجکاری دکرده (daakerdeh)ریختن -
39 - گِدا خَر بَخرییِه
برگردان به فارسی : آدم فقیر و بی چیز الاغی خرید.
مفهوم کنایی : کنایه از کسی است که داشته هایش را به رخ دیگری می کشد.
بخرییه (baakhereeyeh) خرید - خریدن
40 - وَ'گ کَوِز رِه دُوش هایتِه
برگردان به فارسی : قورباغه لاک پشت را به پشتش گرفته.
مفهوم کنایی:در مورد فردی کاربرد دارد که کاری را بیش از توانایی خود بر عهده گرفته و از پسش بر نمی آید.
وگ (vaag)قورباغه کوز (kaavez)لاک پشت دوش هایته (doosh haayteh)به پشت سوار کردن -به اصطلاح کول گرفتن
41 - گِسبِن هَر چِه لاغِر بَوُشِه ،شِه میِ َسَر خِسِنِه
برگردان به فارسی : گوسفند هر چقدر هم که لاغر باشد باز روی پشمش می خوابد.
مفهوم کنایی : در مورد افرادی بکار می رود که با فقر شان می سازند و دست نیاز بسوی کسی دراز نمی کنند .
گسبن (gesben) گوسفند بوشه (boosheh) باشد شه (sheh) خودش -مال خودش می سر (mee e saar ) مو -منظور پشم گوسفند خسنه (kheseneh) می خوابد -خوابیدن
42 - کاتی رِه وِنِه پِلِه پِلِه ، لوُ بُوردِن
برگردان به فارسی : نردبان را باید پله پله بالا رفت.
مفهوم کنایی : پله های ترقی را باید آهسته و پیوسته طی نمود.
کاتی (kaatee) نوعی پله و نردبان است که در مازندران از تنه درخت ساخته می شود .بالا رفتن از آن کار آسانی نیست و نیاز به مهارت دارد.
لو (loo) بالا -البته معانی دیگری هم داردمثل لبه و.... بوردن (boorden) رفتن
( بت غم )