متن فکاهی به مازندرانی با برگردان به فارسی :
کاشکی کِلاجی بودم روی پرتقال دار خِنِه شما شِه بی خِد قار قار می کردم.تهِ برام چوُ کَفتِل میکردی من فرار می کردم می رفتم بالای کَمِل کوُفا و بعدِش تِه با رِزین مِرا می زَدی و جِر کَفیدَم و دَر کَشهِ تهِ مِردِمِ .
برگردان به فارسی :
ای کاش کلاغی بودم که روی درخت پرتقال خانه شما می نشستم و بی خود و بی جهت قار قار می کردم . و تو برایم چوب پرت میکردی روی درخت پرتقال و من فرار می کردم و می رفتم بالای کاه شالی برنج و بعد با تیر کمان لاستیکی مرا می زدی و من افتادم و در بغل و آغوش تو از دنیا رفتم .
کلاج (kelaaj)= ; کلاغ دار (daar)=درخت
شه بی خد (sheh bee khd)=بی خود و بی جهت چو(choo)=چوب
کفتل (kaaf tel)= چوبی است به طول 40 الی 50 سانتیمتر که معمولأ برای چیدن میوه روی درخت که قابل دسترس نیست پرتاب میکنند . مثل چیدن گردو ،الوچه ،و.......
کمل کوفا(kaamel koofaa)=بعد از برداشت شالی از مزارع، کاه حاصل را می بندند و به صورت مخروطی روی هم میچینند .
رزین (rezeen)=تیرکمانی است که پسرهای مازندرانی با یک عدد چوب به شکل وی(v) لاتین و لاستیک و یک تکه چرم می سازند و با سنگ های به اندازه یک عدد آلبالو پرتاب میکنند.با این تیرکمان بیشتر بلای جان پرندگان خصوصأ گنجشکها می شوند.
جر کفیدم (jer kaafeedaam)=افتادم پائین -
کشه (kaasheh)= بغل ، آغوش - ته مردم (teh mordaam )=تو مردم
دَر بینج کیسهِ عِشقَت دِنیمی بیش نیستم ، بی وفا مِرِه شِل نَپِج
برگردان به فارسی :
در کیسه برنج عشق تو نیم دانه ائی بیش نیستم .پس بی وفا مرا بصورت کته شل و وارفته درست نکن .
کیسه (keeseh)= گونی های کنفی برنج
نیم دانه (nim daaneh)=برنجهایی که کوچکتر از دانه های برنج اصلی باشند. یعنی نصف قد برنج اصلی
مره (mereh)= مرا- شل نپج (shel naapej) = برنج را بصورت کته شل و وارفته نپختن
(بت غم )
19 - اتا اسپیج وسه اتا دواج ره تش نزننه
برگردان به فارسی : برای از بین بردن یک کک یک لحاف را آتش نمی زنند.
مفهوم کنائی : زمانی بکار می رود که شخصی یک چیز بزرگ و بارزش را فدای یک چیز کم ارزش و کوچک بکند .
اسپیج (espij )= کک دواج (dooaaj)= لحاف تش (taash)= آتش وسه (vesseh)= برای اتا (aatta)= یکی -یک عدد
20 -اتا گپ زنه که خر ره خنده گیرنه ، بام شی ره سما
برگردان به فارسی : حرفی می زند که الاغ را به خنده می اندازد و گربه را می رقصاند.
مفهوم کنائی :کنایه از آن دارد که بیان حرفهائی که بی ربط و نا مربوطند، و هیچ ارتباطی به هم ندارند.
گپ (gaap)= حرف زدن -صحبت کردن - گیرنه (girnh)=میگیرد ،گرفتن - بامشی (baam e shee)=گربه خانگی
سما (semaa)= رقص محلی مازندرانی
21 -اتا چرن نه گوو باعث وونه که همه سرو تن گوئی بووه
برگردان به فارسی : یک گاو ی که اسهال داردباعث می شود که تمام گاوهای طویله اسهالی شوند .
مفهوم کنائی : کنایه از آن دارد که وجود یک شخص و فرد بد در یک مجموعه سبب منحرف شدن عده ائی از هم قطارانش می شود.
چرن نه گوو (cheren neh goo)=گاو اسهالی - وونه (voonh)= می شود - گووئی (gooee)=مدفوع گاو - بووه (baaveh)=شدن -بشود
22 -اسب دوویه پشتی شه جو ره زیاد کنه
برگردان به فارسی :اسب با بیشتر دویدن و کار کردن سهم جوی خود را زیاد می کند .
مفهوم کنائی :بهرمندی بیشتر مستلزم لیاقت وتلاش بیشتر و پشتکار بیشتر است.
دووی(dooyeh)=دویدن -تاختن اسب شه (sheh)= خودش -برای خودش .
23 -اماره گرم نون پله اینگنه
برگردان به فارسی :نان گرم در دامن ما می گذارد .
مفهوم کنائی :کنایه از آن دارد که به کسی وعده و وعید دادن و امید واهی به کسی دادن است.
اماره (emaarh)= به ما پله (pelh)= دامن اینگنه(een 'gnnh) =گذاشتن -
24 -آدم عجول یا چاه کفنه یا چلوو
برگردان به فارسی :آدم عجول و شتاب کننده در کار یا در چاه می افتد و یا در چاهک .
مفهوم کنائی :بدین مفهوم است که انسانهائی که در کارهایشان با شتاب و عجولانه رفتار می کنند به مقصد نمی رسند .
کفنه (kaafnh)= افتادن چلوو (cheloo)= در مازندران چاهکهائی هستند با عمق دو یا سه متر جهت آب شرب
25 -وشنا ره خورش نونه ، خوئن ره بالش
برگردان به فارسی :آدم گرسنه به خورشت اهمیت نمی دهد و آدم خواب آلوده به بالش .
مفهوم کنائی :فردی برای انجام دادن کار ها بهانه های بی مورد می آورد .
وشنا (veshnaa)= 'گرسنه نونه(naavenh)= میل ندارد خوئن (khoowen)= خواب آلوده -
26 -آش که جا دکرد بووشه همه وره انگووس زنننه
برگردان به فارسی :اگر آش آماده شده و در ظرفی ریخته شود از هر طرف به انگشت میزنند به اصطلاح ناخنک می زنند.
مفهوم کنائی :درمورد انسانهائی بکار میرود که به دنبال کارهی آماده هستند .
جا دکرد (jaa daakerd)= ریخته شده در ظرف بووشه (boosheh)=شده باشد انگووس (aangoos)=انگشت دست زنننه(zaan nenh)=می زنند
27 -پیش دکتی پشت سر ره هم هارش
برگردان به فارسی :میگوید که اگر جلو افتادی و از کسی پیشی گرفتی به پشت سرت هم نگاهی بینداز.
مفهوم کنائی :کنایه از آن دارد که اگر به جائی رسیدی گذشته خود را فراموش مکن .
پیش دکتی (peesh daaketi)=پیشی گرفتی - جلو افتادی هارش (haaresh)= نگاه کن
28 -من گمه نره وه گنه بدوش
برگردان به فارسی :من میگویم نره اون میگه بدوش
مفهوم کنائی :از اینکه حرف کسی را متوجه نمی شودکنایه از یکدندگی و لجاجت دارد .و حرف خود را به کرسی نشاندن
گمه (gmeh)= میگویم وه (veh)= او - وی گنه (gneh)= میگوید
29 -همه چی از نازکی وسینه ظلم از کلفتی
برگردان به فارسی :همه چیز از نازکی و باریکی پاره می شوند ولی ظلم هر چه بیشتر شود و نمود بیشتری پیدا کند رمینه سقوطش بیشتر فراهم می شود .
مفهوم کنائی :منظور آنست که کاری را آنقدر خارج از عرف و معمول ادامه ندهیم که سر انجام ضررش به خود آدم برسد .
وسینه (vesseeneh)= پاره می شود
30 -شاه شاخدار بخاسه لسک هم راه دکته
برگردان به فارسی :شاه دعوت کرد از آنهائی که شاخدارند ،لسک هم راه افتاد که بره.
مفهوم کنائی : دخالت کردن در کاری که توان انجام آن را ندارد و به او مربوط نمی شود .
لسک (lesaak)=حلزون راه دکته (rah daaketeh) =راه افتاد -راهی شدن
19 - اَتا اِسپیجِ وِسهِ اَتا دُواج رِه تَش نَزِنِنِه
برگردان به فارسی : برای از بین بردن یک کک یک لحاف را آتش نمی زنند.
مفهوم کنائی : زمانی بکار می رود که شخصی یک چیز بزرگ و بارزش را فدای یک چیز کم ارزش و کوچک بکند .
اسپیج (espij )= کک دواج (dooaaj)= لحاف تش (taash)= آتش وسه (vesseh)= برای اتا (aatta)= یکی -یک عدد
20 -اَتا گَپ زَنهِ کِه خَر رهِ خَنده گیرنه ، بام شی ره سما
برگردان به فارسی : حرفی می زند که الاغ را به خنده می اندازد و گربه را می رقصاند.
مفهوم کنائی :کنایه از آن دارد که بیان حرفهائی که بی ربط و نا مربوطند، و هیچ ارتباطی به هم ندارند.
گپ (gaap)= حرف زدن -صحبت کردن گیرنه (girnh)=میگیرد -گرفتن بامشی (baam e shee)=گربه خانگی
سما (semaa)= رقص محلی مازندرانی
21 -اتا چِرِنِ نه گوو باعِث وونهِ ِکه همه سَرو تَن گوئی بَووِه
برگردان به فارسی : یک گاو ی که اسهال داردباعث می شود که تمام گاوهای طویله اسهالی شوند .
مفهوم کنائی : کنایه از آن دارد که وجود یک شخص و فرد بد در یک مجموعه سبب منحرف شدن عده ائی از هم قطارانش می شود.
چرن نه گوو (cheren neh goo)=گاو اسهالی وونه (voonh)= می شود گووئی (gooee)=مدفوع گاو
11 -آدم دل خش بوئه ،خنه کلی پشت بوئه
برگردان به فارسی : دل و حال آدم خوش باشد ، خانه و منزل آدمی پشت لانه مرغ و مرغدانی باشد.
مفهوم کنائی : کنایه از آن دارد که اگر انسان حال و دل خوش داشته باشد زندگی کردن در جاهای کوچک و فقیرانه هم قابل تحمل می شود .
خش بوئه ( khesh booe )=خوش باشد خنه (khenh )=خانه ،منزل کلی (keli )=لانه مرغ
12 -اسب هدائه خر هایته ، خشحالی پر هایته
برگردان به فارسی : اسب خودش را دادبه جایش الاغ گرفت و از خوشحالی بال در آورد و به هوا هم می پرد .
مفهوم کنائی : در مورد کسی گفته می شود که چیز با ارزشی را بدهد و در ازایش چیزی بی ارزش و یا کم ارزشی را بگیرد و از این معامله هم بسیار شاد و خوشحال هم باشد.
هدائه (hedheh)=چیزی را دادن هایته (haayteh) =چیزی را گرفتن
13 -انه مر بخرده تا افعی بهییه
برگردان به فارسی : میگوید آنقدر مار خورد تا افعی شد.
مفهوم کنائی :در مورد کسی بکار میرود که بواسطه انجام کارهای خلاف زیاد به صورت یک خلاف کار حرفه ائی در آمده باشد .
انه(aan neh) =آنقدر مر (maar)= مار بخرده (baakhrdeh)=خورد ، خوردن بهییه (baahiyeh) = شد ، شدن
14 -اسم گت داینه شکل بد
برگردان به فارسی :اسم و نام بزرگ دارد و ظاهری زشت.
مفهوم کنائی : در مورد اشخاصی بکار میرود که ظاهر و شکل و شمائل و فیزیک زشتی دارند ولی در جامعه آدم بزرگی هستند و نقش مهمی نیز ایفا میکنند.
گت (gaat )= بزرگ داینه (daaynh )=داشتن ، دارد
15 - آش بخرده په تاس و کچه فراوونه
برگردان به فارسی : بعد از خوردن آش در یک جمع ، کاسه و قاشق چوبی فراوان پیدا می شود .
مفهوم کنائی :این ضرب المثل زمانی بکار میرود که به کسی و یا چیزی احتیاج مبرم داری در دست رس نیست و زمانی که نیاز نداری به فراوانی یافت می شود .
په (peh)= پس از تاس (taas )= ;کاسه کچه (kaachh)= قاشق چوبی
16 -اتا انگوس عسل وسه ، اتا خیک ره پاره نکننه
برگردان به فارسی :برای خوردن یک انگشت عسل یک خیک عیل را پاره نمی کنند.
مفهوم کنائی :زمانی بکار می رود که شخصی برای بدست آوردن یک چیز بی ارزش و یا کم ارزش سزاوار نیست که یک چیز با ارزش را از بین ببرد.
اتا (aat ta)= یکی انگوس (aangoos) =انگشت دست وسه (veseh)= برای خیک (kheek)=ظرفی از پوست معمولأ بز برای پنیر و عسل نکننه (naakn nnh)= نمی کنند
17 -اتا روز امه خشک کله هم اوو سر کنه
برگردان به فارسی : یک روز هم در خوی خشک ما هم آب جاری می شود .
مفهوم کنائی : کنایه از آن دارد که وقت آن هم میرسد روزی که کار و بار ما هم رونق گیرد و دولت ، دولت ما بشود.
کله (keleh)=جوی کوچک اوو (oo )= آب سرکنه (saar kenh)= جاری می شود
18 -اتا گپ زنه که خر ره خنده گیرنه و بامشی ره سماء
برگردان به فارسی : حرفی می زند که الاغ به آن می خندد و گربه را به رقص وا میدارد.
مفهوم کنائی : در مورد شخصی بکار می رود که حرفهائی می زند که بی ربطند و نا مربوط و به هیچ ارتباطی ندارند .
گیرنه (geernh)= می گیرد بامشی (baamshi)= گربه خانگی سماء (semaa)=رقص محلی مازندرانی
( بت غم )
مقدمه
ضرب المثل ها در میان مردم و از زندگانی مردم پدید می آید و با مردم پیوند نا گسستنی دارد . این جملات کوتاه زائیده اندیشه و دانش مردم ساده و میراثی از غنای معنوی نسل های گذشته است که دست بدست و زبان به زبان به آیندگان می رسد و آنان را با آمال و آرزوها ، غم و شادی ،عشق و نفرت ، ایمان و درست کرداری ، اوهام و خرافات ،پدران خود آشنا می سازد .
1 - اگه پیل داینی شارپ سر نقره نفار ساز نی
برگردان به فارسی : اگر پول داشته باشی می توانی بالای سبیلت تالار نقره بسازی .
مفهوم کنائی : پول مشکل گشاست و با آن میتوانی همه کار بکنی .
پیل (pil)=پول شارپ (shaarep)=سبیل داینی (daayni)=داری -داشتن
2 -اگه ته بینج گری مه دائی کلاه ته کیله
برگردان به فارسی :اگر تو شالیکاری و برنج کار کلاه دائی ام پیمانه تو.
مفهوم کنائی :کنایه از این دارد و به کسی گفته می شود که تو اهل کار کردن نیستی و بهانه می آوری.
بینج گر(binj e gar)=کشاورز شالیکار کیله (keeleh)=ظرف پیمانه
3 -اشکم که مشته وقت گپ و گشته
برگردان به فارسی : شکم که سیر است هنگام بگو و بخند و گشت و گذار و تفریح و تفرج است .
مفهوم کنائی : گفتن و خندیدن و گشت و گذار کردن با سیری و بی نیازی میسر می شود .
اشکم (eshkem)=شکم مشته (maashteh)= پر است گپ (gaap)=حرف زدن گشته (gaashteh)=تفریح کردن و گشتن و سیاحت کردن
4 - اگه اقبال داشته بوئیم گهره کتمی مردمی
برگردان به فارسی : اگر بخت و اقبال و شانس با ما یار بود در گهواره می مردیم.
مفهوم کنائی :کنایه از این دارد که زمانه با ما سازگار نیست.
داشته بوئیم (daashteh booeem)=داشته باشیم گهره (gaahrh)=گهواره کودک کتمی (kaatemi)=می افتادیم
مردمی (merdemi)=می مردی
5 -اشکار ره بزوئی گلی ونگ هاده
برگردان به فارسی : هرگاه شکار زا زدی بانگ پیروزی سر بده
مفهوم کنائی : کنایه از این است که در کارها شتاب مکن
اشکار (eshkaar)= صید و شکار بزوئی (baazooee)= زدی گلی ونگ (gaali vaang)=فریاد شادی و صدایی که از ته گلو و بلند سر داده شود هاده (haadeh)= دادن
6 -اسیو بوردن جه سنگ آرد نوونه
برگردان به فارسی : اگر سنگ را به آسیاب ببری آرد نمی شود .
مفهوم کنائی : به این اشاره دارد که آدم بد نهاد عوض نمی شود .
اسیو (aasiu)=آسیاب بوردن (baaverden)=بردن نوونه (naavooneh)=نمی شود
7 -اش واری تا به نیارده نخرنه
برگردان به فارسی : مثل خرس تا غذا و شکار را فاسد نکند نمی خورد.
مفهوم کنائی : در مورد کسی گفته می شود که بخیل و خسیس است و دست دهنده ندارد.
اش (aash)=خرس واری (vaari)=مثل ، شبیه به (beh)=بوی ناخوشایند ،هنگام فاسد شدن غذا
نخرنه (naakhernh)=نمی خورد
8 -اگه اماره تش ندنی امه کلاتی ره نشکن
برگردان به فارسی :اگر به ما آتش نمی دهی ظرف آتش ما را نشکن
مفهوم کنائی : کنایه از این دارد که اگر به ما سود نمی رسانی ، زیان مرسان.
اماره (emaarh)= به ما تش (taash)= آتش کلاتی (klaati)=ظرفی که با آن آتش را جابجا می کنند ندنی (naadeni)=نمی دهی امه (aameh)= مال ما
9 -اگه این چش اون چش ره بدرد بخرده بوو ، میونه ونی دنی بییه
برگردان به فارسی :اگر این چشم بکار آن چشم دیگری می آمد بین آنها بینی نبود.
مفهوم کنائی : به این مفهوم که هر کس باید به خودش متکی باشد و دیگری به درد آدم نمی خورد.
چش (chesh)=چشم بخرده (baakherdh boo)=بکار آمدن ،بدرد خوردن ونی (veni)= بینی دنی بییه (daani beeyeh) میونه (miyoonh)=بین شان
10 -اگه ته چکال جوزی ، من ول سر چاقومه
برگردان به فارسی: اگر تو گردوی سفت هستی من چاقوی نوک کج هستم.
مفهوم کنائی :به این مفهوم است که از تو کمتر نیستم و تسلیم تو نمی شوم.
چکال جوزی (chekaal joozi)=گردوی سفتی که بد شکسته می شود ول سر (vaalsaar)=نوک کج
( بت غم )