فرهنگ مازندران- شعر -داستان-موسیقی- ضرب المثل ها-آئین و رسم ها و افسانه ها ی رایج

فرهنگ مازندران- شعر -داستان-موسیقی- ضرب المثل ها-آئین و رسم ها و افسانه ها ی رایج

در باره فرهنگ بومی مازندران از مناطق شرق و میانه و غرب و نواحی کوهستانی و جلگه ائی -خاصه شعر- داستان- موسیقی -ضرب المثل ها - آئین ها و رسم ها-افسانه های رایج
فرهنگ مازندران- شعر -داستان-موسیقی- ضرب المثل ها-آئین و رسم ها و افسانه ها ی رایج

فرهنگ مازندران- شعر -داستان-موسیقی- ضرب المثل ها-آئین و رسم ها و افسانه ها ی رایج

در باره فرهنگ بومی مازندران از مناطق شرق و میانه و غرب و نواحی کوهستانی و جلگه ائی -خاصه شعر- داستان- موسیقی -ضرب المثل ها - آئین ها و رسم ها-افسانه های رایج

موسیقی مازندرانی 2 : مقام های موسیقی مازندرانی

مقام امیری

این مقام که نام دیگرش مقام تبری است در مایه شور قرار دارد که با فضاء و روحیات عرفانی و عاشقانه خوانده می شود بدون اینکه که ملودی آن تغییر کند .اشعار امیری از نظر وزن با ترانه اختلاف دارد ، مقام امیری باموسیقی آوازی و متد آزاد با پرده بندی شور _ دشتی ( عشاق )در پهنه و گستره مازندران اجرا می شود.


مقام طالبا

منظومه و مقام طالبا مربوط به شاعر سبک هندی طالب آملی می باشد .طالبا بعنوان غم نامه ائی عاشقانه به آوازی حزین خوانده می شود .که به ان موری (moori)نیز گفته می شود ، و موری بیشتر در مراسم سوگواری خوانده و اجرا می شود .

آهنگ طالبا از آهنگهای مهم مازندران و دارای وزن دو ضربی است که آهنگ طالبادر دستگاه ابوعطا اجرا می شود .


مقام کتولی

خواستگاه این مقام در علی آباد کتول است که اساس و پایه موسیقی کتولی متکی به دو مقام آوازی بنام های هرائی کوتاه و هرائی بلند است ، از روزگاران کهن تاکنون نوازندگان این دو مقام را بر اساس سلیقه و حالات روحی درونی خویش بداهه نوازی میکنند.

نغمه ها و ترانه های کتولی بید (bid ) و یا بید (beyd )و یا دو بیتی می خوانند که بطور کلی چهار نوع بید است .که عبارتند از :

1 -بید های مذهبی و نیایش که در مدح پیامبر و......خوانده می شود.

2 -بیدهای غصه و غربت

3 -بیدهای عاشقانه

4 -سایر بیدها که بیشتر حالت تعلیمی و ضرب المثلی دارد.


مقام نجما

نجما نوعی مقام محلی مازندرانی است .نجما نام عاشقی است که در فراق معشوقه اش به نام رعنا ترانه هائی ساخته است که در آهنگ ابو عطا خوانده می شود .این داستان که مانند ویس و رامین و یا لیلی و مجنون سرگذشت جان گداز دل داده ائی را تشریح میکند .گوینده این داستان همان عاشق حقیقی این سر گذشت است .

از داستانهای بومی مازندران و در اغلب نقاط مازندران روستائیان آن را به یاد سپرده و در زمان جشن و شادمانی و شب نشینی ها و مجالس عروسی و سرور می خوانند .تاریخ زندگی  سراینده  به تحقیق بدست نیامده است .از زمان باستان مشهور صفحات شمال ایران و مازندران بوده است.    

این مقام بر گرفته از سرزمین فارس است که آن را به نجم الدین شیرازی نسبت می دهند .ملودی نجما یک سیستم یک خطی است که تکرار و توالی جمله ها ادامه دارد . همانند بسیاری از منظومه های ملل شرق نقالی است و روایت گری که در لابلای آن رخ میدهد که توسط شرخوانها ( شعر خوانها ) و نقالان ، دکلاماسیون قصه را بازگو می کنند .



امیر پازواری

امیر پازواری مشهور به امیر مازندرانی است که از شاعران تبری سرا ی بنام مازندران بود ،که زندگی وی در پرده ائی از ابهام قرار دارد .از سروده هایی که به وی منسوب است می توان گفت که از مردم روستای پازوار بارفروش ( بابل فعلی مازندران )بوده و معشوقه ائی داشته بنام گوهر.

گفته می شود که در زمان حکومت محمد صفوی در پازوار پا به عرصه وجود نهاد و پس از برانداختن فرمانروایان محلی بدست شاه عباس صفوی به شاه عباس پیوست . که امیر از آن پس یا امیر بود و یا از شاه لقب شیخ العجم و امیر الشعرا میگرفت .و درباره وفات و مرگش گفته می شود که چس از مرگ شاه عباس به پازوار برگشت و در آن در گذشت و به خاک سپرده شد .

نخستی بار  الکساندر  شود زکو ایران شناس لهستانی در سال 1842 میلادی چند سروده منسوب به امیر را به چاپ رساند و از وی بنام شیخ العجم امیر پازواری یاد کرد .

پس از آن  برنهارد درون به دستیاری میرزا محمد شفیع بارفروشی دیوان منسوب به امیر را بنام  کنز الاسرار ، در سن پیترز بورگ به چاپ رساند .

امیر پازواری برزگترین و مشهورترین شاعر و عارف نامی تبرستان ( مازندران )است .و شهرت کسی در تاریخ ادبیات مازندران به پای او نمی رسد .او شاعری است مردمی که تمامی مردم مازندران از شرق تا غرب مازندران نامش را با آواز امیری می خوانند و در این خصوص او صاحب سبک آوازی امیری است .او تنها شاعری است که در مازندرا ن که اشعارش از جمله معدود آثاری  از قرون گذشته است که با خط و زبان تبری سروده  شده است بر جای مانده است .

اشعار امیر در دل توده های مردم تبرستان چنان نفوذ کرده است که روحی تازه در آنها دمیده شده که شاعر و پدر شعر نو فارسی به تأثیر از امیر پازواری -امیری های تازه ائی سروده است و مجموعه اشعار نیما ( علی اسفندیاری ) دیوان تبری بنام 

روجا.

در مازندران هیچ شاعر تبری سرا به اندازه امیر در نزد توده های مردمی با ستایش عمومی روبرو نشده است . و اشعار امیر سینه به سینه نقل شده و میشود گنجینه اشعار اوست .اشعار امیر از کوهستانهای مازندران گرفته تا جلگه ها و جنگل ها و تا روستاها و سواحل دریای مازندران از چوپانان و گالش ها و کشاورزان و تاجران  و کسبه بازار و معلمان و دانشجویان و همه و همه اشعار امیر را زیر لب زمزمه و ترنم میکنند و هر یک او را از آن خود می دانند.

امیر پازواری پیوند مردم با فرهنگ است و سمبل عشق و خاطرات است .روز آشنای اقوام و طایفه های کوه نشین و جنگل نشین و ساحل نشین مازندران است .و مختص تیره و نژاد و طایفه خاصی نیست .شاعر دلسوخته همه روزگاران مازندران است که اشعارش  ناله و فریاد ستمدیدگان و درد دل رعیت و موج خروشان دریاست .

امیر شاعر طبیعت است تاکنون هیچ شاعری به اندازه او از اقبال و ستایش عمومی برخوردار نبوده است .عموم نویسندگان و پژوهشگران در باره زندگی امیر پازواری اختلاف نظر دارند و دوره زندگی او را از قرن نهم تا دوازدهم بیان نمودند که قضاوت قطعی  در باره روزگار زندگی شاعر گرانقدر بسی دشوار است.

قسمت اعظم اشعار امیر پازواری در توصیف زیبائی های دل داده اش گوهر است که به گفتگوی بین دو عاشق می پردازد. این دو عاشقی که هرگز به نرسیدند و به وصال هم نائل نشدند و در آتش فراق و دوری از یکدیگر سوختند .که بخشهائی ازاشعار امیر ناله و آه جان سوز خود امیر در فراق یار گوهر است که از سرنوشت وتقدیر گله مند است و مینالد.

خلاصه کلام اینکه امیر و گوهر نشانه و سمبل عاشق و معشوق هستند که در نزد توده های مردم مازندران افسانه هایی از عشق و عاشقی امیر و گوهر وجود دارد .

                                                                                                              ( بت غم )   

موسیقی مازندرانی 2

موسیقی مازندران یک موسیقی مقامی است.

در فرهنگ عامیانه کاربرد ترانه ها با مفاهیم عامی چون دلدادگی و رنج و اندوه  و جدائی و همبستگی و پایداری در مقابل دشواری های کار و ستمگری حکام و تلاش برای ماندن و بقاء همراه است و جزئی از زندگی مردم به حساب می آید .

کشاورزان مازندران در هنگام کار در شالیزار آوازهای تبری و طالبا را زمزمه میکنند ، و اکثرأ دو بیتی های مختلف را زمزمه میکنند .موسیقی مازندرانی در جشن های عروسی و شب نشینی (شوو نیشت ) (shoo  neesht ) بسیار رایج و بسیار دیدنی و شنیدنی است .

رج خوانی (raaj  khaani)  و گلی به گلی ( gaali    be  gaali)خوانی از سنت های شایان ذکر در مراسم عروسی است .رج خوانی  معمولأ در عروسی ها اجرا می شود و جوانان خوش صدا به ترتیب آواز می خوانند .

گلی به گلی خوانی که طبق این سنت جوانان خوش صدا در محافل عروسی به ترتیب آواز می خوانند بدین منوال که یکی می خواند و دیگری در جواب او آواز سر میدهد .در مجالس پیران و مسن ترها تبری خوانی و یا کتولی خوانها با صدای خوش به همراه لله وا (نی مازندران )به خواندن می پردازند .

رقص محلی مازندران که به آن سما (sema a)گفته می شود در مجالس زنانه با پوشیدن شلوار کوتاه و گشاد چین دار و در قسمتهای مرکزی مازندران با پوشیدن دامن های چین دار بنام شلیته (shaaliteh ) به اجرای سما می پردازند .از خصوصیات این رقص اینست که از جائی شروع و به جائی تمام می شود.و سماگر با حرکات موزون رقص زیبائی را ارائه می دهد که در حرکات آن  شور  و جد و تحرک و هیجان زندگی موج می زند.

از آلات موسیقی مازندرانی که بعضی مشترک و بعضی خاص منطقه مازندران هستند مثل لله وا -دهل -نقاره -دوتار -سرنا - کمانچه -تشت لاکی - و دوسر کوتنرا نام برد.

موسیقی مازندرانی دارای چهار مقام اصلی است که عبارتند از - امیری  -کتولی  -طالبا  - نجما -که دارای زیر مقامات نیز هستند.موسیقی اصیل تبری مربوط به کوهستانها و جلگه های مرکزی مازندران کاربرد گسترده ائی دارد .بنابه مناطق جغرافیای مختلف این مقامها مانند چارواداری حال (chaarvaadari  hal) - گهره سری حال(لالائی )-(gaahresaari  hal) - نواجش ها -  موری - کیجا جان.و گوشه های کمر سری -کرد حال - میش حال -بورسی -ونگ حال -که این ملهم از شیوه های زندگی دامی کهن است .

از موسیقی دانان صاحب سبک و صاحب نامر که بر روی موسیقی مازندران تلاشهائی کردند عبارتند از اساتید و بزرگانی چون استاد حسین طیبی - نور محمد طالبی  - ابوالحسن خوشرو -احمد محسن پور - فیوج زاده -حسین علیزاده - محمد رضا اسحاقی - نورالله علیزاده -شاهرخ کرمانی احمد حسینی - ارسلان طیبی و .......

                                                                                                                                         ( بت غم )

موسیقی در مازندران 1

موسیقی در مازندران

موسیقی محلی در مازندران هم چون سایر موسیقی های ایرانی به دو بخش آوازی  و  سازی تقسیم می شود و هر یک دارای زیر شاخه های مختلف است.موسیقی آوازی  مازندران را می توان به دو دسته تغزلی  و حماسی و آئینی تقسیم بندی کرد.و هر یک از این دسته بندی ها با توجه به شرایط تاریخی و سیاسی واجتماعی و فرهنگی در هر دوره ویژه گی خاصی دارند.

موسیقی آوازی ( تغزلی ):

کتولی ، کله حال ، طوری یا امیری و نجما و صنم از جمله آوازهای تغزلی این منطقه است که هر یک وصف حال عاشق و معشوق و دلدادگی است که در بخشهایی از آن مسائل اجتماعی و فرهنگی و عرفانی دیده می شود .

کتولی یکی از آوازهای موسیقی سازی آوازی محسوب می شود که در میان مردم این سامان سینه به سینه تداوم یافته است .این آواز به کردبیات ، دشتی و حجاز ابو عطا شباهت دارد .و بیشتر در حین راه رفتن و کار کردنمعمول است .و به همین خاطر از واژه های چون  جان ، جانا ،هی ،ای و غیره که گویای نفس گیری و نفس تازه کردن است استفاده می شود .  

برخی آن را به کتول (kaatool) ( علی آباد کتول ) نسبت داده اند و عده ائی معتقدند که این آواز هنگام چراندن گاو کتول خوانده می شود .( کتول نام گاو اهلی و شیرده ائی است که در بین روستائیان از اهمیت فراوانی برخوردار است .کله (kaleh)نوعی اجاق دستی است که از سنگ و گل رس ساخته می شود و برخی معتقدند این آواز مخصوص بانوانی است که در حال پختن غذا با این اجاق هستند .

آواز کتولی در شرق مازندران از نظر فواصل مقامی یکی است . از سوئی دیگر در مازندران کل (kel) به معنی  کوتاه است از همین روی عده ائی بر این باورند که این آواز چون در آخر کتولی کوتاه اجرا می شود به این نام معروف است .اینآواز با لله وا (laleva) نی محلی یا سرنا نواخته می شود که هر کدام امکانات ساختمانی  واریاسیون مخصوص خود دارند .

موسیقی آوازی : حماسی و آئینی

این نوع از  موسیقی نیز شامل موسیقی مناطق مرکزی و غرب و شرق مازندران  است .موسیقی حماسی کتولی را نیز در بر میگیرد.موسییق حماسی این منطقه نیز از نظر تاریخی وبا توجه به قرنها در گیری و منازعه با طوایف داخلی و مبارزه با اقوام و طوایف صحرای آسیای میانه و نیز آمیزش این موسیقی با موسیقیاقوام هم جوار و یا ساکن در منطقه شکل های متفاوتو متعددی دارند.برخی از این آئین ها و رسم ها ی نمایشی مربوط به این قطعات هنوز با سرنا و دوسر کوتن(do sar  kooten) اجرا می شود .به عنوان نمونه در مبارزه پهلوانی کشتی لوچو(loo choo ) از آغاز تا پایان مبارزه قطعاتی توسط سرنا و نقاره اجرا می شود که مفاهیم شروع مسابقه پیروزی ،شکست پایان آنست .

سوت ها (sootha ) عمومأ الهام گرفته از زندگی و مبارزه یاغیانی است که به خاطر ظلم و ستم مضاعف دوران فئودالیسم با زمین داران و ملاکان بزرگ و هم چنین با نیروهای حکومت مرکزی به مقابله بر می خاستند . سوت ها معمولأ پس از مرگ این افراد و در رثای قهرمانی ها و سلحشوری ها و مبارزات شان سروده و خوانده می شد ه.

شماری از افرادی که اشعار رزمی و حماسی برای آنان سروده شده است می توان به نامهای چون - حسین خان -هژبر سلطون-حجت غلامی - رشید خان -آق ننه -وعشق علی یاغی اشاره کرد .

مم زون عبادی صاحب نام ومورد علاقه مردم اهالی شرق مازندران بود که در مبارزه نا برابر جان باخت و( سوت ) به جا مانده از او مربوط به دوران اوایل پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار است .

منظومه اکبر پهلوون که به ذبیح پهلوون و عامی دتر جان نیز شهرت دارد. از جمله سوت هائی است که قدمت قهرمان پروری و آرمانگرائی را در موسیقی حماسی مازندران و منطقه نشان می دهد .

در زمان حاضر نزدیکترین و متداولترین سوت ، سوت مشتی بوده که مربوط به پنجاه سال قبل است . 

                                                                                   ( بت غم )

موسیقی در مازندران 1

موسیقی در مازندران

موسیقی محلی در مازندران هم چون سایر موسیقی های ایرانی به دو بخش آوازی  و  سازی تقسیم می شود و هر یک دارای زیر شاخه های مختلف است.موسیقی آوازی  مازندران را می توان به دو دسته تغزلی  و حماسی و آئینی تقسیم بندی کرد.و هر یک از این دسته بندی ها با توجه به شرایط تاریخی و سیاسی واجتماعی و فرهنگی در هر دوره ویژه گی خاصی دارند.

موسیقی آوازی ( تغزلی ):

کتولی ، کله حال ، طوری یا امیری و نجما و صنم از جمله آوازهای تغزلی این منطقه است که هر یک وصف حال عاشق و معشوق و دلدادگی است که در بخشهایی از آن مسائل اجتماعی و فرهنگی و عرفانی دیده می شود .

کتولی یکی از آوازهای موسیقی سازی آوازی محسوب می شود که در میان مردم این سامان سینه به سینه تداوم یافته است .این آواز به کردبیات ، دشتی و حجاز ابو عطا شباهت دارد .و بیشتر در حین راه رفتن و کار کردنمعمول است .و به همین خاطر از واژه های چون  جان ، جانا ،هی ،ای و غیره که گویای نفس گیری و نفس تازه کردن است استفاده می شود .  

برخی آن را به کتول (kaatool) ( علی آباد کتول ) نسبت داده اند و عده ائی معتقدند که این آواز هنگام چراندن گاو کتول خوانده می شود .( کتول نام گاو اهلی و شیرده ائی است که در بین روستائیان از اهمیت فراوانی برخوردار است .کله (kaaleh)نوعی اجاق دستی است که از سنگ و گل رس ساخته می شود و برخی معتقدند این آواز مخصوص بانوانی است که در حال پختن غذا با این اجاق هستند .

آواز کتولی در شرق مازندران از نظر فواصل مقامی یکی است . از سوئی دیگر در مازندران کل (kel) به معنی  کوتاه است از همین روی عده ائی بر این باورند که این آواز چون در آخر کتولی کوتاه اجرا می شود به این نام معروف است .اینآواز با لله وا (laleva) نی محلی یا سرنا نواخته می شود که هر کدام امکانات ساختمانی  واریاسیون مخصوص خود دارند .

موسیقی آوازی : حماسی و آئینی

این نوع از  موسیقی نیز شامل موسیقی مناطق مرکزی و غرب و شرق مازندران  است .موسیقی حماسی کتولی را نیز در بر میگیرد.موسییق حماسی این منطقه نیز از نظر تاریخی وبا توجه به قرنها در گیری و منازعه با طوایف داخلی و مبارزه با اقوام و طوایف صحرای آسیای میانه و نیز آمیزش این موسیقی با موسیقیاقوام هم جوار و یا ساکن در منطقه شکل های متفاوتو متعددی دارند.برخی از این آئین ها و رسم ها ی نمایشی مربوط به این قطعات هنوز با سرنا و دوسر کوتن(do sar  kooten) اجرا می شود .به عنوان نمونه در مبارزه پهلوانی کشتی لوچو(loo choo ) از آغاز تا پایان مبارزه قطعاتی توسط سرنا و نقاره اجرا می شود که مفاهیم شروع مسابقه پیروزی ،شکست پایان آنست .

سوت ها (sootha ) عمومأ الهام گرفته از زندگی و مبارزه یاغیانی است که به خاطر ظلم و ستم مضاعف دوران فئودالیسم با زمین داران و ملاکان بزرگ و هم چنین با نیروهای حکومت مرکزی به مقابله بر می خاستند . سوت ها معمولأ پس از مرگ این افراد و در رثای قهرمانی ها و سلحشوری ها و مبارزات شان سروده و خوانده می شد ه.

شماری از افرادی که اشعار رزمی و حماسی برای آنان سروده شده است می توان به نامهای چون - حسین خان -هژبر سلطون-حجت غلامی - رشید خان -آق ننه -وعشق علی یاغی اشاره کرد .

مم زون عبادی صاحب نام ومورد علاقه مردم اهالی شرق مازندران بود که در مبارزه نا برابر جان باخت و( سوت ) به جا مانده از او مربوط به دوران اوایل پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار است .

منظومه اکبر پهلوون که به ذبیح پهلوون و عامی دتر جان نیز شهرت دارد. از جمله سوت هائی است که قدمت قهرمان پروری و آرمانگرائی را در موسیقی حماسی مازندران و منطقه نشان می دهد .

در زمان حاضر نزدیکترین و متداولترین سوت ، سوت مشتی ب 

آئین ها و رسم ها در مازندران 1

یکی دیگر از   آئین ها و رسم ها  در مازندران چله شوو (chelleh shoo)یا همان شب یلداست.

مردم مازندران طبق آداب و رسم ها در شب یلدا یا همان چله شوو (chelleh ahoo) دور هم جمع می شوند و سرمای فصل زمستان را از خود دور می سازند. شب اول زمستان را گت چله (gaate  chelleh)  می نامند .در این شب بنابر سنت دیرین همه افراد خانواده دور هم جمع می شوند و با خوردن هندوانه و انار و سایر میوه ها و ماست و آجیل سرمای زمستان را از خود دور میسازند .و اعتقاد بر این است که با خوردن ماست و یا هندوانه در شب چله شوو (شب یلدا) هرگز در زمستان سردشان نخواهد شد.

در این شب دختران دم بخت با پوشاندن صورتشان از هفت خانه چیزی میگیرند و اگر کسی آنها را ندید و نشناخت حتمأ به آنچه نیت کرده اند می رسند .مازندرانی ها شب چله شوو ( شب یلدا ) را بسیار گرامی میدارند و اعتقاد دارند که این شب یکی از شب های بسیار خوش و خوب و شادمانه است .در این شب آجیل و شب چره (shab  chareh ) که شامل دانه های گندم و نخود بو داده شده ، تخم هندوانه ،بادام و پسته و فندوق و کشمش و انجیر و توت  خشک است .جهت دور هم نشینی فراموش نمی شود .در سالهائی که چندان از آن نمی گذرد در فصل زمستان از مخلوط کردن برف و شکر و یا شیره بعضی از میوه ها نوعی فالوده درست میکردند و می خوردند .

زنان خانواده دو روز قبل از شب چله شوو دست به تهیه و مقدمات این شب می شوند .در این شب تنقلات  که به مازندرانی شب چره گفته می شود از قبیل کنس (kenes )و بخصوص هندوانه و میوه های فصل از جمله پرتقال ، نارنگی ، لیمو شیرین ،سیب و انار تا پاسی از شب می نشینند و خاطره ،قصه و سرگذشت و در کنار آن بسان شب تیر ماه سیزده شوو فال حافظ و فال آغوز (گردو ) میگیرند .

پشت زیک (peshteh  zik) ، شکر لله (shekar  laleh  )دو شیرینی پر طرفدار در استان مازندران است .

مردم آمل معتقدند که در چنین شبی اگر هندوانه بخورند در کل سال به گرفتگی قلب دچار نمی شوند و یا اگر تا صبح در کنار جوی آب بیدار بمانند و یک ظرف مسی را در دست گرفته و مرتب بگویند  ،کاسه طلا ، کاسه طلا ...در سپده دم کاسه مسی که در دست داشته اند به طلا تبدیل می شود .و همین طور در بقیه مناطق مازندران اعتقاد بر این است که در این شب یعنی چله شوو که یک جشن خانوادگی است دور هم جمع میشوند و به خواندن ترانه های امیری یا نجما و یا کتولی و یا شعرهای دو بیتی مازندرانی و گرفتن فال حافظ و یا فال آغوز (گردو)می پردازند .

بت غم